English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5732 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
corpuses U سرمایه اولیه و اصلی
corpus U سرمایه اولیه و اصلی
ultimate truths U حقایق اولیه یا اصلی
prototypes U نمونه اصلی شکل اولیه
prototype U نمونه اصلی شکل اولیه
archetypally U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypal U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
initial reserves U ذخایر اولیه
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
initial thrust U نفوذ اولیه نفوذ اصلی
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
quintessential <adj.> U اصلی
aboriginals U اصلی
main <adj.> U اصلی
main door U در اصلی
germinal U اصلی
aboriginal U اصلی
primarily U اصلی
main attack U تک اصلی
major <adj.> U اصلی
main deck U پل اصلی
mainlines U خط اصلی
principle U اصلی
main U خط اصلی
primary U اصلی
radical U اصلی
radicals U اصلی
essential <adj.> U اصلی
major U اصلی
arch U اصلی
rudimental U اصلی
parent U اصلی
master U اصلی
mastered U اصلی
ingrown U اصلی
elementarily U اصلی
primitive U اصلی
arch- U اصلی
arches U اصلی
fundametal U اصلی
organic U اصلی
immanent U اصلی
firsthand U اصلی
inherent U اصلی
head U اصلی
proto U اصلی
masters U اصلی
texts U اصلی
line link U خط اصلی
majoring U اصلی
majored U اصلی
text U اصلی
cardinal U اصلی
native code U کد اصلی
isogeny U هم اصلی
genuine U اصلی
cardinals U اصلی
primordial U اصلی
primal U اصلی
basic U اصلی
mainline U اصلی
originals U اصلی
mainlined U خط اصلی
trunks U خط اصلی
trunk U خط اصلی
basics U اصلی
main line U خط اصلی
initialed U اصلی
essentials U اصلی
functional U اصلی
essential U اصلی
intrinsic U اصلی
main lines U خط اصلی
elemental U اصلی
initial U اصلی
original U اصلی
fundamental U اصلی
mainlined U اصلی
vital <adj.> U اصلی
initials U اصلی
initialled U اصلی
initialing U اصلی
seminal U اصلی
normative U اصلی
principal U اصلی
mainlining U خط اصلی
prime U اصلی
elementary U اصلی
primes U اصلی
primed U اصلی
main stem U خط اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
initialling U اصلی
mainlines U اصلی
principals U اصلی
first-hand U اصلی
mainlining U اصلی
quintessential U اصلی
mainline U خط اصلی
derm U جلد اصلی
initialling U پاراف اصلی
cardinal numbers U عدد اصلی
doctorine U قوانین اصلی
initials U اصلی اغازی
master switch U کلید اصلی
original data U داده اصلی
mainframe U سیستم اصلی
root valve U شیر اصلی
root name U نام اصلی
varsity U تیم اصلی
collector drain U زهکش اصلی
root directory U دایرکتوری اصلی
current coil U پیچک اصلی
mainframes U سیستم اصلی
decompilation U به زبان اصلی
initials U پاراف اصلی
master U مدل اصلی
cardinal number U عدد اصلی
cutting time U زمان اصلی
root segment U بخش اصلی
domicile of origine U اقامتگاه اصلی
principle axis U محور اصلی
floor to floor time U زمان اصلی
principal stress U تنش اصلی
principal stress U خستگی اصلی
fore front U نمای اصلی
principal reason U علت اصلی
principal punishment U مجازات اصلی
fundamental colors U رنگهای اصلی
principal colors U رنگهای اصلی
fundamental frequency U بسامد اصلی
fundamental unit U واحدهای اصلی
motif U مایه اصلی
fundamental vibration U ارتعاش اصلی
innate U لاینفک اصلی
substances U ماده اصلی
flash color U رنگ اصلی
flat coat U روکش اصلی
motifs U مایه اصلی
efficient cavse U علت اصلی
essential U بسیارلازم اصلی
entree U غذای اصلی
mother countries U کشور اصلی
mother country U کشور اصلی
father file U فایل اصلی
matadors U گاوباز اصلی
matador U گاوباز اصلی
highroad U راه اصلی
highroads U راه اصلی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 Keynote address
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1The motherboard is also often referred to as the main board.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com